“وینس گیلیگان و تولد یک پادآرمانشهر خندان”
قسمت اول Pluribus، جدیدترین اثر مورد انتظار از وینس گیلیگان، دقیقاً همان چیزی بود که از خالق «بریکینگ بد» انتظار داشتیم: یک شروع استادانه، وسواسگونه و عمیقاً نگرانکننده. این قسمت، که به عنوان معرفی جهان داستان عمل میکند، به آرامی پایههای یک پادآرمانشهر (Dystopia) را میچیند که شبیه هیچچیز دیگری نیست.
داستان با یک “کشف ستارهشناسی” آغاز میشود. اما برخلاف انتظار، این یک تهدید بیگانه یا یک سیارک نیست؛ این یک پدیده کیهانی است که به نوعی “ویروس شادی” را روی زمین آزاد میکند. گیلیگان با صبری مثالزدنی، به ما نشان میدهد که چگونه این پدیده سیاره را “زیر و رو میکند”؛ نه با انفجار، بلکه با یک لبخند همگانی. مردم ناگهان دست از جاهطلبی، رقابت و فردیت برمیدارند و در یک رضایت سطحی و یکسان غرق میشوند.
در این میان، ما با قهرمان داستان آشنا میشویم: کارول استورکا (Carol Sturka). او یک “رماننویس بداخلاق” (curmudgeonly novelist) است؛ زنی که تمام هویتش بر پایه بدبینی، تحلیل انتقادی و درک رنجهای انسانی بنا شده است. او دقیقاً همان “بدبختترین آدم روی زمین” است که در خلاصه سریال وعده داده شده بود.
وحشت کارول در این قسمت، وحشت از آشوب نیست؛ وحشت از “نظم” جدید است. او تنها کسی است که به این شادی همگانی مصونیت دارد. او در دنیایی از چهرههای خندان و تهی از معنا، تنها فردی است که هنوز احساس “رنج” میکند و این، او را به یک ناهنجاری مطلق تبدیل کرده است. قسمت اول Pluribus به زیبایی نشان میدهد که چگونه وینس گیلیگان میتواند از پیش پا افتادهترین مفاهیم (شادی) ترسناکترین کابوسها را بسازد.
لطفاً قبل از دانلود و پخش (فیلم، سریال، انیمیشن و…) به رده سنی تعیین شده دقت نمایید.

