
داستان در سرزمینی روزگاری شاد و زیبا آغاز میشود که پس از ناپدید شدن پادشاه مهربان و نیکوکارش، تحت سلطه بیرحمانه و ظالمانه ملکه شیطانی درآمده است. ملکه، که با غرور و تکبر حکومت میکند، به شدت به زیبایی درونی و پاکی قلب پرنسس سفید برفی حسادت میورزد. این حسادت به حدی میرسد که ملکه تصمیم به قتل سفید برفی میگیرد.
سفید برفی جوان برای نجات جان خود مجبور به فرار از قصر شده و به اعماق جنگلی تاریک و مرموز پناه میبرد. در این جنگل، او به طور اتفاقی با گروهی از هفت کوتوله جادویی (seven magical dwarves) روبرو میشود که به او پناه میدهند. علاوه بر کوتولهها، سفید برفی با یک راهزن جوان و ماجراجو به نام جاناتان نیز آشنا میشود که به جمع متحدان او میپیوندد.
حالا سفید برفی، هفت کوتوله جادویی و جاناتان باید با هم متحد شوند تا نه تنها از تعقیب بیوقفه و بیرحمانه ملکه شیطانی (که احتمالاً با کمک آینه جادویی و شکارچیانش صورت میگیرد) جان سالم به در ببرند، بلکه برای هدف بزرگتری نیز تلاش کنند: بازپسگیری پادشاهی از چنگ ملکه ظالم و بازگرداندن عدالت و روشنایی به سرزمینشان.
Snow White (2025) دیزنی وعده یک ماجراجویی فانتزی خیرهکننده، با وفاداری به روح داستان کلاسیک و در عین حال با نگاهی مدرنتر به شخصیتها (به خصوص تاکید بر شجاعت و عاملیت سفید برفی) را میدهد. این فیلم با بازیهای قدرتمند، موسیقی دلنشین و جلوههای بصری چشمنواز، قصد دارد بار دیگر جادوی یکی از محبوبترین افسانههای جهان را زنده کند.
جنجال انتخاب بازیگر سفید برفی و تاثیر آن بر شکست فیلم:
یکی از بزرگترین انتقادات و شاید عمدهترین دلیل شکست فیلم از دید بسیاری از مخاطبان و منتقدان، انتخاب ریچل زگلر، بازیگری با تبار لاتین، برای ایفای نقش سفید برفی بود؛ شخصیتی که به طور سنتی و در داستانهای اصلی، به داشتن پوستی “به سفیدی برف” توصیف شده است. این انتخاب، از همان ابتدا با واکنشهای گسترده و اغلب منفی در شبکههای اجتماعی و رسانهها مواجه شد:
عدم تطابق با توصیف کلاسیک: بسیاری از طرفداران نسخه اصلی انیمیشن و داستانهای گریم، این انتخاب را نادیده گرفتن توصیف نمادین و کلیدی شخصیت سفید برفی دانستند. برای آنها، “سفیدی برف” تنها یک رنگ پوست نبود، بلکه بخشی جداییناپذیر از هویت و نام شخصیت بود.
اتهام “تغییر نژادی اجباری” (Race-Bending) و “بیداری زدگی” (Wokeness): منتقدان این انتخاب، دیزنی را متهم کردند که به جای وفاداری به منبع اصلی، به دنبال تحمیل یک دستور کار اجتماعی خاص یا به اصطلاح “بیداری زدگی” است که این امر باعث دلزدگی بخشی از مخاطبان سنتی شد.
اظهارنظرهای بازیگر: برخی اظهارنظرهای ریچل زگلر در مصاحبهها درباره نسخه اصلی انیمیشن و اینکه شخصیت سفید برفی جدید “منتظر شاهزاده نخواهد بود” و “رهبر خواهد بود”، نیز به این جنجالها دامن زد و از سوی برخی به عنوان بیاحترامی به نسخه کلاسیک و حتی خود شخصیت تعبیر شد.
این جنجالها، که پیش از اکران فیلم به اوج خود رسیده بود، تاثیر مستقیمی بر پیشفرض ذهنی مخاطبان و در نهایت بر فروش و امتیازات فیلم گذاشت. بسیاری از تماشاگران با پیشداوری منفی به دیدن فیلم رفتند یا اساساً آن را تحریم کردند.
نقدهای منفی و واکنش تماشاگران:
علیرغم تیم تولید و بازیگران شناختهشده، فیلم “سفید برفی 2025” (Snow White) نتوانست نظر مثبت منتقدان را جلب کند. عمده انتقادات شامل موارد زیر بوده است:
تغییرات بحثبرانگیز در داستان و شخصیتها: بسیاری از منتقدان و طرفداران نسخه اصلی، تغییرات ایجاد شده در شخصیت سفید برفی (Snow White) (احتمالاً با تاکید بیش از حد بر استقلال به شکلی که از شخصیت اصلی فاصله گرفته) و هفت کوتوله (که طبق گزارشها تغییراتی در ماهیت و حتی تعداد آنها ایجاد شده بود) را نپذیرفتند و آن را بیاحترامی به میراث انیمیشن کلاسیک دانستند.
فیلمنامه ضعیف و پرداخت نامناسب: از فیلمنامه به دلیل دیالوگهای ضعیف، عدم انسجام داستانی و ناتوانی در ایجاد ارتباط عاطفی با مخاطب انتقاد شده است. به نظر میرسد تلاش برای “مدرنسازی” داستان، به عمق و جذابیت آن لطمه زده است.
عملکرد بازیگران: در حالی که انتظارات از گل گدوت و ریچل زگلر بالا بود، برخی منتقدان معتقد بودند که آنها نتوانستهاند در نقشهای خود بدرخشند یا شیمی لازم بین شخصیتها وجود نداشته است. بازی زگلر در نقش سفید برفی نیز با نقدهای متفاوتی روبرو شد.
جلوههای ویژه و طراحی تولید: با وجود بودجه قابل توجه، برخی از جنبههای بصری فیلم، از جمله طراحی لباسها یا جلوههای کامپیوتری، مورد انتقاد قرار گرفته و “مصنوعی” یا “ناهمخوان با فضای داستان” توصیف شدهاند.
موسیقی: با وجود همکاری پاسک و پل، آهنگهای جدید نتوانستند جایگاه آهنگهای کلاسیک را پیدا کنند و برخی از آنها “فراموششدنی” یا “نامتناسب” خوانده شدند.
دلایل احتمالی شکست تجاری و انتقادی:
جنجالهای پیش از اکران: اظهارنظرهای برخی بازیگران (به خصوص ریچل زگلر) درباره نسخه اصلی انیمیشن و تغییرات مورد نظر در نسخه لایو اکشن، پیش از اکران فیلم باعث ایجاد واکنشهای منفی گسترده در میان طرفداران قدیمی شده بود.
“خستگی از بازسازیها”: به نظر میرسد مخاطبان به طور فزایندهای از بازسازیهای مداوم آثار کلاسیک توسط دیزنی خسته شدهاند و به دنبال داستانهای اصیلتر هستند، مگر اینکه بازسازی حرف جدیدی برای گفتن داشته باشد.
تغییرات گسترده در داستان هفت کوتوله: گزارشها حاکی از آن بود که شخصیتها و حتی تعداد “کوتولهها” (که در این نسخه “موجودات جادویی” نامیده میشدند) با نسخه اصلی تفاوتهای زیادی داشت که این نیز به مذاق طرفداران خوش نیامد.
فیلمنامه و شخصیتپردازی ضعیف: انتقادات زیادی به فیلمنامه، دیالوگها و عدم پرداخت مناسب شخصیتها، از جمله شخصیت جاناتان که به نظر میرسید نتوانسته بود جایگاه مشخصی در داستان پیدا کند، وارد شد.
لحن نامتناسب: برخی منتقدان از سردرگمی لحن فیلم بین یک داستان پریان کلاسیک و تلاشی برای مدرنسازی آن انتقاد کردند.
عملکرد فاجعهبار در گیشه و ضرر مالی هنگفت:
بودجه سرسامآور: گزارشهای متعدد حاکی از آن است که بودجه تولید فیلم “سفید برفی” (Snow White) بین 240 تا 270 میلیون دلار بوده است (منابع: Collider, Wikipedia). برخی تحلیلگران حتی با احتساب هزینههای بازاریابی، فیلمبرداری مجدد به دلیل پروتکلهای کووید، اعتصابات، آتشسوزی در صحنه فیلمبرداری و “نگرانیهای خلاقانه” که نیازمند کار اضافی بودند، هزینههای نهایی فیلم را نزدیک به 350 تا 370 میلیون دلار تخمین زدهاند. این فیلم یکی از پرهزینهترین تولیدات دیزنی محسوب میشود.
فروش جهانی ناامیدکننده: با وجود اکران گسترده، فیلم در جذب مخاطب ناکام بود. تا اواسط ماه مه 2025 (حدود دو ماه پس از اکران)، فروش جهانی فیلم تنها در حدود 204 میلیون دلار گزارش شده است (منابع: Wikipedia, Box Office Mojo, Screen Rant). این رقم حتی کف بودجه تولید اولیه را نیز پوشش نمیدهد
نقطه سر به سر و ضرر عظیم: به عنوان یک قانون کلی، یک فیلم برای رسیدن به نقطه سر به سر (پوشش هزینههای تولید و بازاریابی) باید حدود 2 تا 2.5 برابر بودجه تولید خود فروش داشته باشد. با این حساب، “سفید برفی” برای جلوگیری از ضرر، نیازمند فروشی بین 540 تا 675 میلیون دلار (و در صورت صحت بودجههای بالاتر، حتی بیش از 800 میلیون دلار) بود.
با فروش حدود 204 میلیون دلاری، واضح است که فیلم (Snow White) شکست تجاری سنگینی را تجربه کرده و ضرر مالی قابل توجهی (احتمالاً صدها میلیون دلار) را به دیزنی تحمیل کرده است. تحلیلگران آن را یک “فاجعه کامل” و “یکی از بزرگترین بمبهای تاریخ سینما” توصیف کردهاند.
عملکرد ضعیف در مقایسه با دیگر بازسازیها: فروش افتتاحیه فیلم (حدود 42-43 میلیون دلار در آمریکا و 87 میلیون دلار جهانی) بسیار کمتر از بازسازیهای موفق دیگر دیزنی مانند “شیر شاه” یا “آلیس در سرزمین عجایب” بود و بیشتر با عملکرد ناامیدکننده فیلم “دامبو” (2019) مقایسه شده است.
نتیجهگیری:
شکست همهجانبه فیلم “سفید برفی 2025″، هم از نظر انتقادی و هم از نظر تجاری، نشاندهنده چالشهای عمیقی است که دیزنی در بازسازی آثار کلاسیک خود با آن روبروست، به خصوص زمانی که تغییرات اعمال شده با واکنش منفی بخش قابل توجهی از مخاطبان و طرفداران وفادار مواجه میشود و هزینههای تولید نیز سر به فلک میکشد.
شکست فیلم “سفید برفی 2025” – Snow White, نشان داد که حتی بزرگترین استودیوها نیز نمیتوانند اهمیت وفاداری (حداقلی) به عناصر کلیدی داستانهای محبوب و همچنین حساسیتهای مخاطبان نسبت به تغییرات رادیکال در شخصیتهای نمادین را نادیده بگیرند. جنجال انتخاب بازیگر نقش اصلی، به عنوان یک عامل کاتالیزور، سایر ضعفهای فیلم را نیز برجستهتر کرد و به سقوط آن کمک شایانی نمود.
لطفاً قبل از دانلود و پخش (فیلم، سریال، انیمیشن و…) به رده سنی تعیین شده دقت نمایید.